سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته ها
متعلق به همه است وبرای رفع خستگی وبعضا به خوداومدن ادماست 
قالب وبلاگ
نویسندگان
لینک دوستان

شنبه:خیلی دوست دارم.بی نهایت.به قول داداش کوچولوم،تاآسمون تاقدستاره ها!امروزکه بهم زنگ زدی،یه عشقی،یه حسی توصدات بودکه منوبه وجداورد!

یکشنبه:امروزبدون ایکه بهم زنگ بزنی،بایه شوروشوقی بهت زنگ زدم ووقتی توگوشی روورداشتی،داشتم ازخوشحالی بال درمی اوردم!

دوشنبه:امروزبی معرفتی کردی وبهم زنگ نزدی.امابازم من بهت زنگ زدم؛ولی تواین دفعه منونشناختی!ووقتی پرسیدی:شما؟دنیاروسرم خراب شد!!!اماوقتی شب تورختخوابم داشتم فکرمیکردم؛بهت حق دادم،شایدسرت شلوغ بوده!!!!!اماازدستت دلخورشدم.

سه شنبه:تاشب منتظرت شدم زنگ بزنی ولی توبازم زنگ نزدی!دیگه کم کم دارم ازت میترسم.

چهارشنبه:وقتی زنگ زدی ازخوشحالی میخواستم سکته کنم!نزدیک بودبه جای دکمه ی سبز،دکمه ی قرمزروفشاربدم.وقتی داشتی حرف میزدی صدای دخترای کناریتومیشنیدم؛اماباخوش بینی خواهرانه ازکنارش گذشتم!!!

پنج شنبه:دیروزخیلی قربون صدقم رفتی!ایول!!حال کردم.امانمیدونم چرایه چیزی تودلم داره بهم میگه:صداش لرزش اولیه رونداره!

جمعه وشنبه ویکشنبه ودوشنبه وبالاخره سه شنبه:زنگ نزدی.بهت زنگ زدم چون دیگه طاقت دوری صداتونداشتم.به جام نیوردی،قطع کردم!!

چهارشنبه وپنجشنبه:خیلی بی معرفتی!انقدرواست بی اهمیتم!من که دوست داشتم!من که باصدات عاشق شدم...من که بی توبیقراربودم....من که اصلابی تو،من نبودم!پس چراتو......

صبح جمعه:حالامیفهمم اون حسی که توصدای اولیه ات بود،حس خوشحالی بود!خوشحالی ازاینکه تونستی یکی دیگه ای رومثه من به دام بندازی!دام عشق؛نه،دام هوس،دام شهوت!!!اون موقعی که دخترای کناریت داشتن میخندیدن،به تونمی خندیدن یابه خودشون؛به من میخندیدن واحساساتم!یه احساس دخترونه!!اون موقعی که منوبه جانیوردی،ازسرمشغولیتت بوداماچه مشغولیتی!مشغول کردن دل آدماباهوسهای احمقانه خودت.حالافهمیدم چرادیگه بهم زنگ نمیزدی،چون فهمیده بودی که نفهمم،هنوزنفهمیدم حیله ی نیرنگ بازانه ی تورو.اماحالاکه فهمیدم.دیدی رودست خوردی!!

غروب جمعه:دلم تنگه حسابی!تنگ روزهای بدون عشق.چون تواین دنیا دیگه عشقی وجودنداره!البته،چرا!یه عشق واقعی،یه دلبستگی واقعی،یه صدای واقعی!!!

حالادیگه فهمیدم دلتنگیم واسه چیه!واسه خاطرتو؛نه توی نامرد!که حالابایدبهت بگم ازت نفرت دارم به اندازه ی تمام لجنهای دنیا!!نه،تویی که خیلی وقتابهم زنگ میزنی امامن جوابتونمیدم،تویی که عاشقمی امامن عشقتوزیرپام گذاشتم،آره باتوام!بااینکه دیدی بااون نامردارتباط برقرارکردم،اماناراحت نشدی؛بااینکه دیدی اونوبیشترازتودوست داشتم،ازم روبرنگردوندی؛بااینکه دیدی بدون اون میمیرم،اماتنهام نذاشتی!!!!آره حالافهمیدم،تویی که واقعی هستی!!!تویی که عشقمی!تویی که دوست دارم به وسعت همه ی دلهای مهربون وتویی که قلبم برای تومیتپد!!!آره باتوام«خداجون»!!!!!!

 


[ یکشنبه 92/4/16 ] [ 5:35 عصر ] [ Avaa ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

ازهمه خوشم میادجنسیتشون مهم نیست ولی اوناروبراساس صمیمیتشون باهام میسنجم
موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 54
بازدید دیروز: 245
کل بازدیدها: 135747